محل تبلیغات شما
در قدیم روزها عجب بود زور بود جز شــرافت کار دیـــگر کـور بود گرد شمع و شب چراغ صـــندلی قصه ها گـرم و همه پرشور بـود روز های برف و باران با همــی پیــش همــه تخم تــربـوز پر بــود بر بـزرگـــان احــترام و افـــتخار کــودکان با درس ها پر نــور بود قصه هـا از دی روان هـر ساعتی از صداقت کار هر کس جــور بود در مساجــد عشـــق بود بهر خــدا با دعــای خــیر مشـکل دور بــود یـــادم آیــد در خـریــطه آویــزان خسته بود و کشمش و انگـور بود کس نمیدانست ز جنگ و دشمنی

این وطن را باید ساخت

شعر: به وصف روزگار قدیم

شعر: به وصف بی وفا

کس ,قصه ,ها ,کار ,بــود ,قدیم ,مساجــد عشـــق ,عشـــق بود ,در مساجــد ,بود در ,جــور بود

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه علامه دهخدا باغبادران سخت افزار